سلام بر حسین که جانش را تقدیم نمود
سلام بر آن کسى که در نهان و آشکار خدا را اطاعت نمود
سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در خاک قبر او قرار داد
سلام بر آن کسى که اجابت دعا در زیر بارگاه اوست
.
.
من از دیار حبیبم که مست دلدارم / هزار بار برای حسین جان دارم
من آن غلام سیاهم که رو سفید شوم / چو سر به خاک قدوم حسین بگذارم
.
.
امیر عارفان عباس باشد / شهید جاودان عباس باشد
بود باب الحوایج رهبر عشق / پناه بی کسان عباس باشد
.
.
کربلا قبله دلهای پر از احساس است / کربلا آینه سوختن یک یاس ست
هر دلی با نظری سوی تو در پرواز و / دل من منتظر یک نظر از عباس است
.
.
در حسرت کوی تو بگریم چو یعقوب / تا اینکه نصیبم بشود دیدن مطلوب
یوسف دل ماها بُود و کرب و بلایت / کنعان من هست و بود آن مقصد مطلوب
.
.
من را به غلامی غلامت بپذیر / بر نوکری صحن و سرایت بپذیر
دانم که مرا لیاقتی نیست ولی / بر خاک شدن به زیر پایت بپذیر
.
.
گویند که با تربت تو کام گشودم / با ذکر تو از لوح دلم زنگ زدودم
تو روح نمازی و به هر صوم و صلاتم / باشد خم ابروی تو محراب سجودم
.
.

در عرش ، حسینیه به پا کرده خدا / ذکر تو در آن مدام باشد بر پا
گویند خدا و ذکر تو در دلهاست / نازم دل خود که گشته آن عرش خدا
.
.
از غافلان محرم مرا جدا کنید / پروانه های روز دهم را صدا کنید
چیزی دگر به شهادت مولا نمانده است / هیئت که میروید مرا هم دعا کنید
.
.
خدایا حاجت او را روا کن / اگر دردی به دل دارد دوا کن
محافظ باش روح و جسم و جانش / تو او را از برای خود سوا کن
اگر یاد حسین کرده در این ماه / خدایا قسمت او کربلا کن
.
.
با ما سخن از جنت و فردوس نگویید / ما ساکن میخانه ی دربار حسینیم
گیرم که بود عشق حسین جرم دل ما / غم نیست که ما میثم تمار حسینیم
فردا که همه در صف محشر به خروشند / ما سینه زنان گرد علمدار حسینیم
.
.
حلال جمیع مشکلات است حسین / شوینده لوح سیئات است حسین
ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلا ؟ / آنجا که سفینه النجات است حسین
.
.
شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است / دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است
وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق / قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق
.
.
در دایره ی عشق گرفتار حسینم / عاشق شده ی چرخش پرگار حسینم
فریاد زند چاک گریبان جنونم / دیوانه ی زنجیری بازار حسینم
.
.
الّا نرفت آنکه به پای تو پا نشد / آقا نشد هر آنکه برایت گدا نشد
یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم / حالا که کربلای تو روزی ما نشد
.
.
عباس لوای هفت افراشته است / وین راز به خون خویش بنگاشته است
او پرچم انقلاب عاشورا را / با دست بریده اش بپا داشته است
.
.
دلی پر های و هو با عشق دارم / حضوری در وضو با عشق دارم
بر وای غصه خلوت کن که امشب / دو رکعت گفتگو با عشق دارم
علیرضا صائب فسانی
.
.
برجسم تمام عاشقان روح تویی / بر کشتی نجات ما نوح تویی
مقیاس بخواهند میان تو و ما / ما ذره ی کاهیم ولی کوه تویی
.
.
نیازی از سر احساس خواهم / برات کربلا از یاس خواهم
به حق پهلوی بشکسته ی او / طواف مرقد عباس خواهم